نوع تعاملات میان دولت و مجلس به عنوان دو نهاد حاکمیتی مهم در کشورهای مختلف نشاندهنده میزان کارایی یک نظام سیاسی تلقی میشود. هنگامی که بین این نهادها هماهنگی وجود دارد، بازخورد مثبتی در جامعه به دنبال دارد و با جهتدهی درست به تصمیمات، نوعی اقتدار ملی برای آن کشور محسوب میشود، اما چنانچه روابط میان آنها به مسیر تندخویی کشیده شود، پرستیژ و جایگاه آن کشور از لحاظ سیاسی و اقتصادی تنزل پیدا خواهد کرد. این ویژگی درباره جمهوری اسلامی ایران هم صادق است. تجربه نشان داده هنگامی که قوه مجریه و مقننه با اشتراک نظر، منافع ملی را دنبال کردهاند علاوه بر بازتاب مثبت آن بر عرصه جامعه، در سطح خارجی نیز شاهد ارتقای اثرگذاری تصمیمات و گسترش حوزه نفوذ کشورمان بودهایم. انسجام هر کشور و قدرت دولت در میان مردم نیز به این نوع روابط بستگی دارد. در این معنی، مردمی که در یک سرزمین زندگی میکنند، هنگامی که احساس کنند دولت و مجلس در مسیر درست حرکت میکنند با تصمیمات همراهی بیشتر و کاملتری خواهند داشت.
در جمهوری اسلامی به فرموده حضرت امام خمینی «مجلس در رأس همه امور است.» و بالتَبَع یکی از وظایف محولشده بر دوش خانه ملت قانونگذاری و نظارت بر نحوه اجرای صحیح قوانین مصوب است. پیداست فی النفسه نه در کشور ما بلکه در بسیاری از جوامع این موضوع سبب ایجاد چالش میان دو نهاد مهم حاکمیتی میشود؛ چرا که هر کدام بر اساس نوع تحلیل خود به دنبال پیگیری منافع مردم با استفاده از اهرمهای خاص خودشان هستند. بر این اساس این روزها شاهد افزایش بگومگو میان مقامات دولتی و مجلسیها بر سر موضوعات مختلف هستیم؛ از اختلاف بر سر طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریمها گرفته تا یارانه معیشتی مجلس و دولت و تا تنشهای یکی دو روز اخیر بر سر تغییرات صورتگرفته در لایحه بودجه از سوی مردم. در این بین بیشترین تأثیرات منفی ناشی از این مباحث بر جامعه بازتاب داده میشود.
اختلاف میان دولت و مجلس امری طبیعی است، ولی اینکه چگونه چالشها مدیریت و از انعکاس اختلافها بر جامعه جلوگیری شود، موضوع مهمی است. برای این منظور هم راهکارهایی وجود دارد. خوب است نهادهای تصمیمگیر در این مواقع بهجای کشاندن مشکلات به عرصه جامعه و ایجاد دو قطبی در بین مردم، مشکلات را در کمیسیونهای تخصصی و یا اتاقهای فکر مشترک حل و از کشاندن آن به حوزه عمومی خودداری کنند. در کشور ما تجربه ابوالحسن بنیصدر نخستین رئیس جمهوری اسلامی ایران نشان داد تقابل رئیس قوه اجرایی با قوه مقننه میتواند تبعات سنگینی به دنبال داشته باشد که همه از آن آسیب میبینند. مردم انتظار دارند مسئولانشان در مسیر حل اختلافها گام بردارند نه در مسیر تنش بیشتر. رجزخوانی برای طرف دیگر آن هم از تریبونهای عمومی و به کار بردن تعابیری چون نمایندگان چهار عمل اصلی را هم بلند نیستند، تنها وقت تلف کردن است و به حل مسئله کمکی نمیکند. هنگامی که مناسبات روندی غیر اخلاقی و تند بگیرد، قاعدتاً هر دو نهاد درگیر مناقشه میشوند و از انجام وظایف اصلی خود باز خواهند ماند. مجلس یازدهم همانگونه که یکی از اهداف اصلی خود را شفافیت اعلام کرده، نشان داده از تعامل مثبت با دولت در حوزههای مختلف استقبال خواهد کرد. درهای خانه ملت به روی دولت باز است پس بهتر است رئیس قوه اجرایی بهجای اتهامزنی در موضوعات مختلف و بهویژه مسئله حساس بودجه که با سرنوشت مردم ارتباط دارد، به پرسشهای مطرحشده پاسخ دهد. اینکه رئیس جمهور در ادبیاتی که نمایندگان مجلس آن را توهینآمیز خواندند، کمیسیون تلفیق را به ندانستن چهار عمل اصلی در ریاضی متهم و ادعاهایی درباره اصول دولتش برای چشمانداز روشن اقتصاد، ارزش پول و معیشت بیان کند، چیزی را حل نخواهد کرد. اختلاف بر سر مباحثی مانند بودجه سالیان گذشته هم وجود داشت، ولی دامنزدن به موضوع موجب وقتکُشی میشود، این در حالی است که همت و تمرکز تصمیمسازان در اوضاع کنونی باید بر رفع مشکل مردم استوار باشد.
نظر شما